
TYNGSBORO - براي بسياري ، خاطرات بروك دير از مادربزرگش به يك وتر آشنا اعتصاب مي كند. او به ياد مي آورد كه در خانه مادربزرگ خود ، غالباً نان با كره و شكر ، و تماشاي فيلتر شن و ماسه را از طريق يك ساعت شني هر زمان كه به او فرصت داده شود ، تماشا مي كند. او به ياد ميل و علاقه ماتريارچ به حيوانات ولگرد و عشق او به اسب سواري و بازي هاي شانس است. اما وقتي به يكي از مهمترين وقايع زندگي مادربزرگش رسيد - حرفه المپيك او - دير بيشتر در تاريكي بزرگ بود. براي هفته بين المللي زنان ، بروك دواير با دانشجويان آكادمي نوتردام در مورد مادربزرگش بتي رابينسون (Fast Betty) صحبت مي كند ، كه در المپيك 1928 در 100 متر مدال طلا كسب كرد ، اولين بار با مسابقات ميداني زنان. جونيورز آنجلا تارانتينو ، 17 ساله ، چپ و ايزابل هاليسي ، 16 ساله ، هر دو از پپرل ، به مشعل بتي رابينسون كه در 88 سالگي قبل از بازي هاي المپيك 1996 حمل شده است ، نگاه مي كنند. SUN / Julia Malakie) براي هفته بين المللي زنان ، بروك دواير با دانشجويان آكادمي نوتردام در مورد مادربزرگش بتي رابينسون (Fast Betty) صحبت مي كند ، كه در المپيك 1928 در 100 متر مدال طلا كسب كرد ، اولين بار با مسابقات ميداني زنان. Doire جعبه آب نبات راسل استور را كه مادربزرگش براي نگه داشتن مدال هاي المپيك خود استفاده مي كرد ، نگه مي دارد. (SUN / Julia Malakie) براي هفته بين المللي زنان ، بروك دواير با دانشجويان آكادمي نوتردام در مورد مادربزرگش بتي رابينسون (Fast Betty) صحبت مي كند. در المپيك 1928 در 100 متر مدال طلا كسب كرد ، اولين بار با مسابقات ميداني بانوان. ارشد راشل Deshaies ، 17 ساله ، از Tyngsboro ، جلو ، ارشد چارلي آلدانا ، 17 ساله ، از بروكلين ، N.H. ، چپ ، و پيشرفته Maeve McComas ، 14 ساله ، از Hudson، N.H. ، سمت راست. SUN / Julia Malakie) براي هفته بين المللي زنان ، بروك دواير با دانشجويان آكادمي نوتردام در مورد مادربزرگش بتي رابينسون (Fast Betty) صحبت مي كند ، كه در المپيك 1928 در 100 متر مدال طلا كسب كرد ، اولين بار با مسابقات ميداني زنان. SUN / Julia Malakie) براي زن بين المللي
بروك Doire در هفته en با دانشجويان آكادمي نوتردام در مورد مادربزرگش، بتي رابينسون (Fast)، كه مدال طلا را در ۱۰۰ متر در المپيك ۱۹۲۸ برنده شد، اولين بار با رويدادهاي ميداني زنان گفتگو ميكند. Doire مشعل her را كه در سن ۸۸ سالگي براي المپيك ۱۹۹۶ در دنور حمل ميكرد، بالا ميآورد. (مشبك / جوليا Malakie)نشان ofاين تنها چيزي بود كه او درباره آن صحبت نكرد، Doire به جمعيتي حدود ۳۰ نفر در آكادمي نوتردام در روز سهشنبه گفت. او اين داستانهاي شگفتانگيز را داشت. او مدال طلاي المپيك را برد و اساسا از مرگ حتمي در زندگياش بازگشته بود و ما واقعا آن را نشنيده بوديم.بتي رابينسون كه با نام مستعار بتي فورد شناخته ميشود مدال طلا را در مسابقات دوي ۱۰۰ متر در المپيك ۱۹۲۸ در آمستردام كسب كرد تا به زنان اجازه رقابت در رويدادهاي ميداني و ميداني را بدهد. او در سال ۱۹۳۶ به مرحله المپيك در برلين بازگشت و يك مدال نقره در رالي ۴ متر به دست آورد و از آن انتظار كشيد كه بعد از سقوط يك هواپيماي وحشتناك ديگر هرگز فرار نكند.اكنون Doire، كه در نورفوك زندگي ميكند، داستان مادربزرگ مرحومش را ميگويد و روز سهشنبه به افتخار هفته بينالمللي زنان با دانشجويان و هياتعلمي دانشگاه نوتردام صحبت كرد.Doire گفت كه مسير Robinson براي المپيك با يك قطار شروع شد و توضيح داد كه چگونه مادربزرگش يك روز دير به مدرسه رفتهاست و مجبور بود در زمان حاضر اين كار را انجام دهد. معلم زيستشناسي، كه اتفاقا مربي تيم خطآهن بود، او را از سكو ديد و فرض كرد كه قبل از حركت قطار هرگز آن را نخواهد ساخت.در كمال تعجب چند دقيقه بعد سوار كشتي شد. روز بعد، او را به مدرسه راهنمايي كرد و از او دعوت كرد تا اولين دختري شود كه به تيم فوتبال مدرسه ملحق شد. Robinson گفت بله، و براي رقابت در مسابقهاي كه او را براي بازيهاي المپيك واجد شرايط كرد، رفت.فرصتهاي زيادي در آنجا وجود داشت - فرصتهاي زيادي وجود داشت كه ميتوانست به او بگويد بله، بله. همه چيز با آن بله ساده شروع شد.
در آن روز ساده، "Doire" روز سهشنبه گفت. و در تمام عمرش اين كار را بارها و بارها انجام داد.Doire گفت كه پس از پيروزي تاريخي المپيك كه در ۱۲.۲ ثانيه ثبت شد، Robinson واقعاً برنده مدال طلا در بازيهاي ۱۹۳۲ بود. اما آن روياها هنگامي كه در ژوئن ۱۹۳۱ با يك هواپيماي كوچك براي خنك شدن از گرماي تابستان رفت و هواپيما در يك زمين باتلاقي سقوط كرد.اولين كساني كه به صحنه آمدند، ابتدا فكر كردند كه او مردهاست، و حتي او را به يك تابوت ساز برد كه متوجه شد او زنده است، اما بيهوش است. او هفتهها در بيمارستان براي درمان شكستگي استخوان و آسيبهاي داخلي، از جمله عمل جراحي براي قرار دادن يك سنجاق به پاي خود، كه در تصادف خرد شده بود، صرف ميكرد.پس از سقوط، عناوين روزنامهها گزارش دادند كه Robinson هرگز موفق نخواهد شد يا دوباره رقابت كند - اما متقاعد نشد.اين چيزي شبيه به مرز يا يك نيرو نبود، و اگر شما در مورد آن نوار كه يك دونده از آن عبور ميكند فكر كنيد، خط پايان جديدش را تنظيم كنيد. او گفت: پس او قدرت را به او نداد. تا زماني كه قدرت را مشخص كنيد قدرت زيادي ندارد.او دوباره بهبود يافت و دوباره شروع به آموزش كرد، به تيم امدادي ۱۹۳۶ آمريكا صعود كرد و برنده مدال نقره شد و تيتر خبرها را به اثبات رساند.Doire به دانش آموزان تاكيد كرد كه توانايي تبديل كلمه به سوخت براي رسيدن به اهدافشان را دارند، درست همانطور كه مادر بزرگش با كشف فرصتها، پيدا كردن سوخت براي انگيزه و تمرين قدرداني در طول مسير انجام داد.دخترها بعد از سخنراني سهشنبه s جمع شدند تا مشعل المپيك را كه در دنور و Colo حمل ميكرد بازرسي كنند. در سال ۱۹۹۶، و جعبه شكلاتي راسل Stover او را تا پايان عمرش در المپيك نگه داشت. به گفته Doire، چندين كتاب حاكي از آن هستند كه داستان Robinson واقعاً بايد به يك فيلم تبديل شود - كه هنوز اتفاق نيفتاده است، هر چند كه چندين كتاب در اين اثر وجود دارد.فكر ميكنم اين باعث ميشود كه ما هر كاري كه ميخواهيم را انجام دهيم، كاري را كه آرزويش را داريم انجام دهيم.
ما به هيچ وجه اجازه نخواهيم داد كسي به روش ما در كاري كه ما ميتوانيم انجام دهيم وارد شود.يك مقام ارشد در اين رابطه موافق بود.او گفت: اين يك راه عالي براي تشخيص آن است, و هم چنين الهام بخش است كه به خودتان يادآوري كنيد كه موانع تنها موانع هستند اگر به آنها اجازه دهيد كه موانع و موانع بر سر آنها غلبه كند.ليزا مك لين, مدير ورزشي بالاي مدرسه كه اين سخنراني را سازماندهي كرد, گفت كه شنيدن داستانهايي مانند رابينسون در مورد فردي مثل " رابينسون " ميتواند براي دانشجويان جذاب و الهامبخش باشد.او گفت: من فكر ميكنم براي بچهها خوب است كه واقعاً قادر باشند به كسي كه واقعاً يك فرد واقعي در مقابل آنها است گوش دهند و آنها به صورت آنلاين يا آنلاين درباره آن تحقيق نكنند. آنها فقط تجربه واقعي زندگي را با جويبار پيمودند.
منبع
هيچ اجماع در مورد برنامه بازگشت به بازي در NBA ديده نشده است
يك خط " V " براي سرزنده و
برگزيدگان Townsend عضو جديد عضو منصوب را منصوب مي كنند
۳۷ فارغالتحصيل از مدرسه ژاندارك در لوول